هنر و سرگرمیادبیات

"داستان medvedihe" - محتوای نثر

"در medvedihe" امروز ما باید داستان پوشکین در نظر گرفته خواهد شد. محتوای این محصول زیر نشان داده شده. او این کار Annenkov در اواسط 1855 در کتاب "مواد برای زندگی."

ملاقات

"داستان medvedihe" در یکی از روز های گرم بهار آغاز می شود داستان زندگی او را. در این زمان در سپیده دم بود جنگل انبوه می رود برای یک پیاده روی medvediha قهوه ای، و از او detushek شیرین خود منطقه به بررسی کرده اند و دیده می شود. مامان در توس سفید نشسته است. توله شروع به بازی با یکدیگر دروغ در چمن، و جست و خیز مبارزه. ناگهان، آنها یک مرد با قدم زدن در جنگل بود.

"داستان medvedihe" در ادامه این توضیحات از مرد است. در دست و چنگال و چاقو خود را در کمربند خود را. او یک کیسه. Medvediha یک مرد می بیند با یک نیزه، سر و صدا منتشر می کند. تماس detushek کوچک خود - medvezhatushek احمقانه است. او به آنها می گوید که آنها متوقف بازی، رول، و جست و خیز کردن مبارزه، به دلیل آن را نزدیک به انسان است. مادر تشویق بچه ها به او را از خطر پنهان کردن و گریه می کند که آنها به حال خود خیانت نکرده و نخواهند کرد.

مرگ

علاوه بر این، "داستان medvedihe" می گوید در مورد چگونه بچه ها می ترسیدند و شروع به عجله برای پرستار خود. Medvediha عصبانی و پرورش است. مرد Dogadliv بود و برای آن زد. او نیزه به او حمله کردند. Medvediha بر روی زمین مرطوب سقوط کرد. مرد پاره پاره شکم او و پوست. medvezhatushek کوچک به کیسه قرار داده است. من به خانه رفتم.

نتیجه

"داستان medvedihe" همچنان جلسات با همسر مرد. او وعده یک کت خرس پنجاه روبل و نشان می دهد سه توله به 5. خبر از آنچه اتفاق افتاده به سرعت گسترش یافت از طریق جنگل. من در مورد این chernobury خرس به دست. دوست دختر او مرد و پوست برداشته، و بچه ها در کیسه کشته. Zapechalilsya سپس داشته باشد. او سر خود را قطع کرد. زوزه مورد medvedihe chernoburoy مورد علاقه خود را. در تلاطم مورد علاقه vspomyanet، او خود را مرد زن مرده، و Boyarynya خود نمی داند. او را ترک، و در حال حاضر آنها با هم بازی نمی تا بچه ها به هنگام تولد به آینده را نمی دهد، نه به آنها نوسان، آیا آرامش است.

به خرس، بزرگ بویار، در این زمان به حیوانات مختلف، کوچک و بزرگ است. حتی اشراف زاده گرگ با دندان های تیز متوسل شده است. و چشم خود را حسود هستند. بیا و بیش از حد مهمان خرید. چربی دم خود را. آمد kaznacheiha بلع-dvoryanochka، سنجاب-knyaginechka، روباه، podyachiha. او حتی فرار دلقک-gornostayushka. بیا و راهب بزرگ از یک عاطل و باطل. متوسل خاکستری اسم حیوان دست اموز سرف و یک کمی سفید. من در یک مهمانی و یک جوجه تیغی بود. او bristled.

در این و به پایان می رسد با "داستان medvedihu". پوشکین الکساندر Sergeevich شرکت هم به تکمیل این کار ندارد. داستان توسط نویسنده در پاییز 1830 در Boldin ساخته شده است. این کار در نظر گرفته شده است که بهترین نمونه ای از یک سبک محلی واقعا روسیه. ممکن است که یک داستان افسانه کاملا توسط Aleksandru Pushkinu متعلق به. کالا مردم منبع یافت نشد. با توجه به فرم شعر و سبک از داستان را می توان به مراثی و یا ترانه نسبت داد. در اینجا این است مرگ توضیحات medvedihi شدید و چشمگیر و سرنوشت فرزند. شما همچنین باید توجه ویژه ای به شاعرانه واقعا محبوب سبک خرس گریه در مورد مرحوم یک دوست پرداخت.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.delachieve.com. Theme powered by WordPress.