هنر و سرگرمیادبیات

"کمانچه روچیلد": خلاصه و تجزیه و تحلیل

خلاقیت Antona در Pavlovicha chehova به، به خواننده از طریق نسخه های چند جلدی مونتاژ کامل، کتاب ها و مجموعه های جداگانه در دسترس است، از علاقه برای بیش از یک قرن، خود نویسنده رد این دیدگاه از شکنندگی از میراث فرهنگی خود. "اطلاعات بیشتر در مورد هشت سال، و فراموش نخواهد شد،" - او گفت: به دوستان، اما خوشبختانه، اشتباه. در جهان قدردانی استعداد از نویسنده بزرگ روسی، قرار دادن نمایشنامه های او، کتاب و جزوه و اختصاص داده شده به کار خود منتشر شده است. "مرغ دریایی"، "باغ آلبالو" و "دایی وانیا" به بسیاری از شناخته شده، اما یک داستان بسیار کوچک "کمانچه روچیلد" خواننده به طور کلی می دانیم کمتر.

تکامل کار چخوف

چخوف درگذشت مرد نسبتا جوان، اما برای یک عمر خود را کوتاه زیادی به درک بود. هر چه مسن تر او کردم، غمگین و همچنین دریافت کار، و تمام این معنی که آنها عمیق تر به دست آوردن. اگر ما «نامه دانشمند همسایه" جوان Antosha Chekhonte مقایسه با "قزاق" یا "اسقف"، روشن می شود که با مسخ نگرش است که نویسنده با تجربه. داستان "کمانچه روچیلد" به اواخر دوره از نویسنده بزرگ اشاره دارد. این در سال 1894 نوشته شده بود، برخی از منتقدان ادبی معتقدند که داستان های چخوف تاثیر این دوره از خلاقیت L. N. Tolstogo احساس می شود. شاید حق با آنها، با وجود آن بسیار مهم است.

داستان

تاریخچه، که می گوید آنتون پاولویچ در این کار کوچک، ساده است و در همان زمان نیاز به مقدار زیادی از تلاش ذهنی به درک.

او زیبا و آهنگ غمگین با تمام دسترس بودن است و ملودی موزون بسیار دشوار است به آواز خواندن، و حتی بیشتر از آن به نوشتن.

این داستان "کمانچه روچیلد،" خلاصه ای از که نمی خواهد تا فضای زیادی است. یک مرد مسن به نام یعقوب با او کار می کند، به عنوان ما را امروز، "کسب و کار،" او کفن و دفن می گویند. همه چیز قرار نیست خیلی خوب است، یک شهر کوچک، همه مرده، از جمله چشم انداز، بدون استثنا. بنابراین، یعقوب، با نام مستعار برنز است به کسب نواختن ویولن در ارکستر کوچک محلی است. او وجود دارد شناخته شده بود و به خاطر استعداد او به عنوان یک موسیقیدان احترام، اگر چه ماهیت پیچیده در کفن و دفن است. به خصوص می رود روچیلد، یک نوازنده فلوت همکار، که برنز نمی تواند برای نوع کسل کننده و فقط به عنوان "شاد" شیوه ای از عملکرد ایستاده است. و استاد سالمندان بیمار و سپس می میرد همسر قانونی مارتا. این رویداد رخ می دهد به سرعت به اندازه کافی است، اما برای یک دوره کوتاه از بیماری های شخصیت یاد می گیرد زیادی. در عوض، تمام که او برای مدت طولانی می داند، فقط doling از حقایق پنهان در زیر لایه ای از او خواستم در مورد نان روزانه خود را. ناگهان خاطرات با افکار غیر معمول به روح یعقوب پشت سر هم. او هم بیمار و به سرعت می میرند، اما قبل از زمان برای انجام دو عمل آن است: نوشتن یک ملودی زیبا و تخصیص دادن ساز خود را تا کنون از او متنفر بودم یک یهودی-نوازنده فلوت. که کل طرح از داستان است "کمانچه روچیلد است." تجزیه و تحلیل با این وجود ممکن است محصول بسیار بزرگ.

سوال ملی

اول از همه خواننده مدرن ممکن است استفاده مکرر از داستان کلمه "یهودی" و مشتقات آن اشتباه است. در هر صورت نشانه ای از احساسات ضد یهودی A. ص chehova به، در میان دوستان که مقدار زیادی از یهودیان وجود نداشته. واقعیت این است که این تعریف است، برای برخی از زمان تبدیل به یک نماد از شوونیسم و درک یک توهین به شأن ملی، در توصیف سال وجود دارد به طور گسترده ای پذیرفته است و به سادگی به مذهب و ملیت اشاره با هم. این همخوان با آلمان جود، یک یهودی انگلیسی و ترجمه کلمه "یهودی" به بسیاری زبانهای دیگر است. در داستان "کمانچه روچیلد" آنتون عبارت استانی سن و سال او، که به آن شور و نشاط و اصالت برخوردار است. به خصوص جالب واکنش کودکان در خیابان در نزد عابران این شخصیت است. روچیلد آنها کسی را دست انداختن "یهودی" در و یعقوب - "برنز".

نوازنده یاکوف

در آن روزها تجهیزات بازتولید کیفیت هنوز اختراع نشده است، و مورد استفاده در عملکرد "زنده" از همراهی موسیقی از همه جشن. باندهای مختلف بودند، اما آنها معمولا دو اصلی رنگ آمیزی ملی را داشته باشد: کولی و یهودی. ساکنان مردمان مختلف از امپراتوری روسیه، هر دو از این ژانرها را دوست داشتم. درباره چگونه به دست آمده در یکی از پس از آن گروه های موسیقی نشان می دهد "کسب و کار" شخصیت اصلی، و نوشت: A. ص Chehov از. "کمانچه روچیلد" می گوید در مورد مناسبات ملی، آخرین، بیشتر از یک شخصیت کسب و کار.

زندگی متاهل برنز

آندرتیکر جیمز - یک مرد سخت، که خود را به هنر و صنعت کمک می کند. اما او بیشتر عمر خود را به عنوان یک مصرف کننده و درایو به سر برد. توسط همسرش و نه به عنوان یک گاو کار از انسان درمان می شود. تنها زمانی که او بیمار شد، جیمز در مورد چقدر همسر در طول عمر خود با هم فکر می کردم. حتی zanemogshaya، مارتا همچنان به انجام وظایف خانگی دشوار است، اما نیروهای زودی او را ترک خواهد کرد. همسر خواستار شوهرش، او روشن و هر عبارت شاد در چهره اش در پیش بینی از بقیه مدتها در انتظار ابدی، به نام برتولت برشت است "روز مقدس همیشه." آنها صحبت می کنید، مارتا به یاد یعقوب از شادی کوتاه مدت پدر و مادر. دختر، فرزند خود را فوت کرد. این بود یک لحظه غم انگیز سرنوشت مشترک از کلمات در حال مرگ از یک زن مسن می گوید موجز در داستان A. ص Chehov از را "کمانچه روچیلد است." تجزیه و تحلیل و مقایسه فواصل زمانی دلیلی برای نتیجه گیری کرد که کودک تنها دو سال سن داشت می دهد. برای همه زمان ازدواج، جیمز هرگز محبت برای همسر خود را نشان داد، در این ایده، او خود را جلب. ندامت، با این حال، در این لحظه آن را احساس نمی کند.

تلفات

یاکوف تجربه ناامیدی را از دنبال کردن ضرر و زیان مالی است. هر روز، بدون سفارش قبلی، هر شهروند مرحوم که بستگان تصمیم به دفن در تابوت است کار او نیست، و بیش از حد، در نظر او، اتلاف، آن را به عنوان از دست دادن درک شده، در یک کتاب خاص ثابت شود. حتی تابوت برای همسر خود را در این لیست غمگین بود.

شکستگی هوشیاری بعد از مراسم تشییع جنازه رخ می دهد. یاکوف می رود خانه غم، او به پیشنهاد وسوسه انگیز سر موسی ایلیچ Shahkesa منتقل شده توسط همان روچیلد پاسخ نمی دهند. فلوت نواز بلافاصله گرفتن خلق و خوی تغییر ویولونیست و ترس از جنگ، اما او در دیدار یک کلمه نوع یهودی.

یعقوب ناگهان با ایده ساده از هدف از تولد او آمد. او، در واقع، به تمام کار اختصاص داده شده "کمانچه روچیلد است." معنای این داستان این است که کل سرنوشت هر فرد از دست رفتن کل، تا حدی توسط شادی میگ کوتاه جبران است. و تنها مرگ یک سری از زیان متوقف می شود.

هنر

یاکوف نقش ویولن. این به طور غیر مستقیم توسط نسبت به ابزار همسرش را تایید کرد. او با دقت در ویولن ناخن آویزان هر بار پس از آمدن به عروسی از همسرش، جایی که او هزینه خود را دریافت کرد (پنجاه دلار به علاوه تنقلات). او دوست داشت برای بازی در خانه، و گاهی اوقات آن را به اندازه کافی فقط به لمس رشته ها، به پیدا کردن آرامش درونی بود. در آندرتیکر، ظاهرا، استعداد نوازنده، که او واقعا تنها کمی قبل از مرگش باز بود. این اتفاق می افتد، انسان متعلق به شور و شوق خود به عنوان یک مهارت درجه دو، اما در واقع آن است رسالت واقعی او وجود دارد. یکی از این موارد است که در داستان از A. ص chehova به توصیف "کمانچه روچیلد است." نوشتن ملودی غمگین زیبا، که از آن نویسنده، و اولین چشم شنونده گاه به گاه پر از اشک اجرا، تاج گذاری استعداد برنز است.

طبیعت

که در آن حوادث شهرستان به محل، از داستان بسیار روشن است. مشخص شده است که او یک پسر کوچک، و جمعیت پراکنده شد. معمولا چنین مکان هایی در روسیه مرکزی بسیار زیبا هستند. اما توصیف زیبایی از جهان اطراف در داستان "کمانچه روچیلد" است که تقریبا وجود ندارد. است یک حافظه از زمانی که یعقوب و مارتا، هنوز جوان است، صرف زمان در سایه ای از یک بید در بانک وجود دارد. او و روز در اینجا بود، تنها بزرگتر است، اما زیادی در اطراف تغییر کرده است. در ساحل مقابل، به جای مراتع توس تشکیل، توس رشد جنگل های کاج در کوه از میان رفت. غازها کمتر، اصلاح نژاد و پرورش که (با سود قابل توجهی را) به تازگی یعقوب mused در. نمایش خانه های خود به طور غیر منتظره توسط پیر مرد را لمس کرد، او در مورد آنچه او در تلاش بود تا فراموش کنم.

را تابوت برای کودکان برنز را دوست نداشتند، آنها را "مزخرف". در واقع، قساوت حرفه ای به سمت مشتریان دل شکسته را مخفی می کردند درد خود، خاطرات دختر مرحوم شکنجه شده است.

اوا شناسی

امروز، چکیده، حتی مارتی Larni در رواج سخره گرفتند. خوانده شده محصول به طور کامل نمی خواهم که طولانی، حتی اگر آن را بسیار کوچک است، مانند "کمانچه روچیلد است." خلاصه، با این حال، می تواند تمام جذابیت از داستان منتقل نمی کند.

چخوف - ویژگی های انتقال استاد از صدای صدای. شخصیت های او در راه خود را صحبت می کنند. یاکوف چند کلمه، حداقل با صدای بلند. او فکر می کند زیادی است، اما فکر خود عملی و خاص. شاید دلیل آن است که از جهان خارج، حفاظت که ناراضی است، دریافت از دست دادن تنها از او. گاهی اوقات عبارت آندرتیکر پوچ است، به عنوان در صحنه رفتن به بیمارستان، که در آن او به ارمغان آورد مارتا بیمار. یاکوف رفتار به عنوان اگر او گناه است، در زیر و بمی صدا او یادداشت عذرخواهی حدس زده است. بسیار رنگارنگ و بهیار صحبت می کند، سخنان خود را با تحسین خود پر شده بود، او اقتدار کامل بر بیماران و خانواده های آنها در غیاب یک دکتر برخوردار است. این یهودیان، عادت کرده اند به ییدیش صحبت می کنند - یک موضوع مورد علاقه برای بسیاری از نویسندگان، می تواند در مقابل وسوسه او و چخوف را به تصویر بکشد، مقاومت کند. "کمانچه روچیلد" - سمفونی آوایی تایید از کلمات، و همچنین آثار دیگر آنتون چخوف.

آخر طنز آمیز

بالغ چخوف گاهی اوقات آشکار هیچ کینه توزی کمتر از Antosha Chehonte، اگر چه کیفی سطح متفاوت است. روچیلد است ویولن جدید اطراف کنجکاوی در اطراف شهر برای فقر، نوازنده فلوت شناخته شده است، و ابزار خوب است. طنز نهفته در نام شخصیت، و لباس های خود را و چگونه او دستور داد میراث.

روچیلد در ذات خود غم انگیز است، کل ظاهر خود را مظهر غم و اندوه جهانی، هر قطعه از موسیقی او بازی می کند، به طوری که شنوندگان می خواهم به گریه. فلوت خود را داد تا او، در حال حاضر بازی بر روی دستگاه خود به یادگار گذاشته جیمز، تلاش برای بازی توسط او در پشت سر هم از ملودی الهام نوشت. این امکان وجود دارد که او کاملا به طور قابل توجهی به یاد داشته باشید نیست، اما چیزی از آن هنوز باقی مانده است که لمس تجار روح، و مالک جدید از ویولن ده برابر او یک روز طول میکشد.

خود را نشان می موازی با فرهنگ پاپ معاصر، تلاش برای بازی سنت بزرگ هنر روسیه در ساده، فرم های قابل دسترس بیشتر برای مصرف کنندگان. تجار مدرن آن را دوست دارم، TOO.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.delachieve.com. Theme powered by WordPress.