اخبار و جامعهافراد مشهور

ها Lidiya Andreevna Ruslanova: بیوگرافی، تاریخ زندگی، خلاقیت و بهترین آهنگ ها

کسی Ruslanova ها Lidiya Andreevna است؟ بیوگرافی خلاصه زندگی حرفه ای از این هنرمند برجسته، چیزی شبیه به این: خواننده معروف از آهنگ های محلی روسیه، هم سن و سال قرن XX، تمام پیچ های تند از تاریخ روسیه در نیمه اول آن را تجربه کرد. او به یتیم خانه و فقر، شهرت، ثروت، و یک عشق محبوب، و همچنین وحشت از سلول زندان استالین و تحقیر آمیز برای هر وجود اردوگاه شخص انسان را تجربه کرد. اما خواننده روسی ها Lidiya Andreevna Ruslanova موفق دوباره، به رغم همه چیز، به بازگشت به کار خلاق فعال است. و آن را تا زمان مرگ خود را متوقف کند.

ها Lidiya Andreevna Ruslanova: بیوگرافی

دوران کودکی و نوجوانی، آن محل در زمان استان ساراتوف. او در سال 1900 متولد شد، به یک خانواده دهقان آندره و تاتیانا Leikin. در هنگام تولد، یک دختر به نام Praskovya (با توجه به منابع دیگر، Agafia). از پدر Mordvina Praskovya تاریک رفت چشم بادامی شکل، دراز "nekurnosoe" صورت و موهای تیره ضخامت دارد.

پدر او به عنوان یک لودر در یکی از اسکله ها از ولگا کار می کرد، مادر مراقبت از سه فرزند گرفت. با آنها پدر و مادر شوهرم زندگی می کردند - به مادر و ناپدری داریوش Leikin دیمیتری Gorshenin، که، به عنوان آن بعدا معلوم شد، بسیار نیست که در مورد پسر خوانده اش شکایت می کنند.

روسیه به طور کلی، و به خصوص در منطقه ولگا، معروف برای سنت آواز آن است. روسیه آهنگ توسط یک فرد همراه در طول زندگی، از تولد تا مرگ، مردم روسیه آواز شدند و در طول کار، و در بازی، در روستاها و در شهرهای. و کوچک Praskovja Leikin یک کودک در روح آهنگ روسی خود جذب می شود. بخت و اقبال او به این معنا که برادر پدرش، عمو یعقوب، یک قطعه آواز واقعی بود، احتمالا به دلیل که نژاد از مردم (و نه در رتبه و منشاء!) هنرمندان که توسط ایوان تورگنیف در "خوانندگان" توصیف شده است (اتفاقا، اصلی قهرمان داستان فقط یاشا ترک است). خواننده برجسته داریوش و مادر بزرگ او بود، به طوری که استعداد خوانندگی خود را به ارث برده Ruslanova پدری.

تست های دوران کودکی و نوجوانی

پس از فراق با گذشته شوروی در روسیه در یک زمان آن را مد روز به ایده آل زندگی در روسیه تزاری در اوایل قرن بیستم بود. و صنعت پس از آن ظاهرا توسعه یافته، و به اندازه کافی کار بود، و در یک جامعه حاکم بود هماهنگی اجتماعی است. و این همه رفاه گفته نابود "لعنت بلشویکها". یک مثال قابل توجه مستند استانیسلاو Govorukhin است "روسیه که ما از دست داده اند." با این حال، آگاهی از حقایق، که شامل یک بیوگرافی Ruslanova لیدیا Andreyevna، این رد را در زندگی روزمره نگاه.

قاضی برای خودتان، به خواننده. در سال 1904، شروع جنگ روسیه و ژاپن، و Andreya Leykina، پدر سه فرزند جوان، در اولین خدمت سربازی پیش نویس را به ارتش. علاوه بر این، به عنوان شرح حال محقق Ruslanova نویسنده سرگئی Mikheenkov در کتاب خود "ها Lidiya Ruslanova مشهود است. خواننده روح "، به این ناپدری من است، اما تا به حال به برادر کوچکتر بدون فرزند آندره Leykina Fedot. اما نئوارتدوکس-ناپدری مستبد خانواده واقعی را در خانه خود هیچ کس جرأت تناقض بود (و چگونه به اعتراض، اگر حریف استدلال می کند که آن است که توسط اراده ی خدا هدایت می شود!)

سپس همه چیز بدتر شد. مادر پاراسکوی، برای تغذیه فرزندان خود، مرتب به کار در یک کارخانه آجرپزی در ساراتوف. آیا شما فکر می کنم او یک کار آسان ارائه شده بود؟ هیچ چیز از نوع، قرار دادن در کار سنگین، که در آن کمتر از یک سال است، overstrained، بیمار شد و به رختخواب او را گرفت. و به زودی او فوت کرد و سه یتیم جوان است.

به زودی آن را و ناپدید شدن پدرش بدون هیچ ردی در جلو مطلع شود. در واقع، داستان است که برای او اتفاق افتاده، به طور کامل توصیف پایین بی عدالتی جامعه در روسیه معاصر، و همچنین فقدان کامل از سیستم های حفاظت اجتماعی. چپ نامعتبر ارو، بدون هر گونه رفاه از سوی مقامات، او را دیدم بدون امکان بازگشت به خانواده، به عنوان می خواهم که برای کودکان و پدر و مادر خود (به خصوص ناپدری اش پیر مؤمن) بار اضافی شده است. بنابراین، پس از رسیدن در ساراتوف، او یک گدا بود، التماس بر روی پله های معبد. در اینجا یک "هماهنگی اجتماعی" در نسخه روسی است.

خواننده خیابان

چگونه می توانید با از دست دادن پدر و مادر زندگی نامه Ruslanova لیدیا Andreyevna توسعه یافته؟ مؤمن پدربزرگ پس از از دست دادن فرزند خوانده در جنگ و مرگ دوست نداشتن او برای Leikin در نوه های قدیمی تر دختر منتقل Praskovya، او را مورد آزار قرار گرفته و ضرب و شتم دختر. این مادر بزرگ مادری، که در روستای مجاور، که او را به او را با برادر کوچک من در زمان زندگی می کردند به رسمیت شناخته شد. اما مادر بزرگ خودش بی بضاعت و نیز به زودی نابینا شد. که شش ساله Praskovya گدا نوجوانان بود، با مادر بزرگ کور خود راه می رفت خیابان های ساراتوف و روستاهای اطراف، خواند آهنگ های محلی، و مادر بزرگ من برای صدقه خواست. خوشبختانه برای آنها، دختر صدای بسیار تمیز و قدرتمند با گوش مناسب برای موسیقی بود. به علاوه حافظه غیر منتظره سر سخت، به طوری که خواننده خیابان نوجوانان خوشحال مخاطب یک مجموعه گسترده ای از آهنگ های روستایی و شهری، و مخاطبان او پرداخت می شود آنها می توانند.

یک سال چنین "هنر شاد" گذشته است. مرگ، قادر به مقاومت در برابر مصائب و سختی ها، مادر بزرگ و هفت سال دختر ادامه داد: برای آواز خواندن در خیابان ها. اما ظاهرا، در این زمان هنوز هم برای یک چرخ در "دفتر آسمانی" لنگ، و در یک یتیم فقیر توجه یک مقام در مهربان بیوه، روز در حال حاضر در میان شنوندگان خیابان آواز او را جلب کرد. تلاش های او، هر سه یتیم جوان Leikin در پناهگاه های مختلف اضافه شد و ارشد Praskovya برای همیشه تغییر کرده بود نام، تبدیل شدن به Lidiey Ruslanovoy. این به منظور ایجاد یک دختر کوچک در پناهگاه خوبی در یکی از کلیساهای مرکزی در ساراتوف، که گروه کر خود را، که استخدام دانش آموزان با استعداد بود، انجام شد. اما مشکل این است که پناهگاه یتیمان بود دهقانان را (ظاهرا، چرا که در "امن" روسیه تزاری بود مقدار زیادی وجود دارد) و نام واقعی و نام خانوادگی دختر خیانت پس زمینه دهقانی. بنابراین، او تا به حال، برای زنده ماندن، به رها کردن از طرف خود.

اولین موفقیت

چگونه به بعد از آن ها Lidiya Andreevna Ruslanova زندگی می کنند؟ بیوگرافی آن استعداد او را تحت تاثیر قرار بود. این پناهگاه کوچک لیدا یک بار به گروه کر پذیرفته و یک سولیست، او شروع به مطالعه در مدرسه اهل محله. با نایب السلطنه درگیر در افراد اینطور حرفه ای، ظاهرا، آن را به لطف تلاش های او، لیدا بود، و تا به خوبی ظاهر شد "تحویل" صدا، که شهرت ملی خود را در آینده به ارمغان آورد.

در این میان، یک سولیست کوچک در گروه کر آواز میخواند motets. حتی پس از آن، هنر او را بر روی مخاطب اثر تقریبا جادویی است. در معبد، جایی که او انجام، هجوم آوردند دوستداران موسیقی کلیسا از سراسر ساراتوف گوش دادن خواننده بسیار جوان است، شناخته شده به عنوان "یتیم" و گفت: "اجازه دهید به کودکان یتیم است." نمایشنامه نویس معروف شوروی و فیلمنامه AI پروت رسیدند، تا با لیدیا به عنوان یک کودک آشنا، خاطرات مشتاق از آواز خود را در این معبد باقی نمانده. به هر حال، در سخنان خود آن شناخته شده است که پدر از کار افتاده از لیدا التماس در ایوان از معبد، اما نه او و نه دختر خود را نشان داد و هیچ رابطه ای است، چرا که به طور رسمی آن را به عنوان یک یتیم ذکر شده بود، و این که او پایه و اساس به در یک پناهگاه باشد.

این در برای چندین سال ادامه یافت. اما در پناهگاه کلیسا کودکان کوتاه نگه داشته شد. به محض این که کودک رشد می کند، او یک دانش آموز در هر شرکت داد. بنابراین آن را با لیدا بود. به محض او دوازده ساله بود، او polirovschitsey در یک کارخانه مبلمان شد. اما در اینجا آن است در حال حاضر شناخته شده، برخی آواز خود را در کلیسا شنیده ام، بسیاری از مردم خواسته اند به آواز خواندن کارگر بسیار جوان، و به جای کمک به تکالیف کامل او.

در یکی از این کنسرت بداهه من شنیده ام استاد ساراتوف هنرستان مدودف، که به کارخانه مبلمان آمد. او کلاس استعداد جوان در هنرستان دعوت، و لیدا چند سال کلاس او شرکت کردند. او وجود دارد اصول اولیه این آموزش موسیقی دریافت کرد.

در "جنگ آلمان" از سال از انقلاب

به عنوان بیشتر او زندگی خود را ها Lidiya Andreevna Ruslanova ادامه داد؟ زندگی نامه او به طور چشمگیری با وقوع جنگ جهانی دوم تغییر کرده است. آغاز بسیاری از روس ها آن با شور و شوق در آغوش گرفت. پس از همه، آن را اعلام جنگ روسیه، آلمان، در پاسخ به شرایط سخت برای متوقف کردن فشار بر صربستان، که همواره به عنوان یک کشور برادر و متحد تلقی شده است. کاملا به طور طبیعی، موج کلی شور و شوق کشف و ضبط و لیدیا. به سختی صبر شانزده، او را به عنوان یک پرستار در یک قطار بیمارستان استخدام شد. در اینجا او نیز می خواند، اما برای زخمی شدند.

توسط پرستار زمان سرویس برای اولین بار ازدواج ناموفق لیدیا اعمال می شود. منتخب آن افسر خوش تیپ ویتالی Stepanov، که دو بار به قدمت همسر جوان خود بود تبدیل شد. به عنوان یک نتیجه از این ازدواج، بهار لیدیا در سال 1917 یک پسر متولد شد. لیدیا دوست شوهرش و می خواست یک زندگی عادی خانواده است، اما بعد از اکتبر سال 1917 غیرممکن شده است. بیش از حد روشن، ظاهر اشرافی مبارز ویتالی استپانوف بود، به طوری که می توان آن را به زندگی در روسیه بلشویک مناسب است. بنابراین، به زودی پس از انقلاب، او رفته بود و پسرش را با خود برد، در واقع آن را از مادرش به سرقت برده است. نه بیشتر از او و یا پسر خود لیدیا را دیدم هرگز.

همانطور که به خوبی در آینده، در طول جنگ داخلی، او زندگی می کردند ها Lidiya Andreevna Ruslanova؟ بیوگرافی آن را با روسیه شوروی جدید متصل شد. شوهر فراری ساخته شده به انتخاب خود، و لیدیا - خود. از سال 1918، او یک تور در ارتش سرخ به عنوان خدمه بخش کنسرت شد. در این جاست که مهارت های حرفه ای مهارت های مفید در ساراتوف به دست. اجراهای گروه، که در آن او کار می کرد Ruslanova، همان موفقیت لذت می برد. در کارنامه او به شامل دو بلوک های بزرگی از آهنگ: آهنگ های محلی در اصل "ruslanovskoy" تفسیر و شهری، به اصطلاح .. افسانه های بی رحمانه مانند "قرمز لکه ماه،" و یا "این مسابقه شجاعانه سه گانه." در میان تحسین از استعداد خود را در آن سال ها قهرمانان شناخته شده از جنگ های داخلی، مانند میهایل Budenny ذکر شده بود.

در طول یک تور اوکراین لیدیا یک افسر امنیتی جوان ناحوم Nauminym، که به حفاظت از خدمه کنسرت خود را متصل شد ملاقات می کند. او به زودی شوهرش شد، و ازدواج برای تقریبا ده سال به طول انجامید.

که هیچ چیز همه چیز تبدیل خواهد شد که

این خطوط از سرود کمونیست "انترناسیونال" به طور کامل به سرنوشت قهرمان ما پس از جنگ داخلی قابل اجرا هستند. همراه با شوهرش او را به مسکو نقل مکان کرد (Naumin یک پست در دستگاه مرکزی از چکا دریافت). آنها یک آپارتمان راحت، شوهر حقوق و دستمزد مناسب. همانطور که به خوبی از این هدیه ای از سرنوشت ها Lidiya Andreevna Ruslanova بهره گرفته؟ زندگی نامه او را نشان می دهد که به طور کامل. او شروع می شود قدمت محیط زیست مسکو بوهمیا، گرفتن درس در آواز خواندن با خوانندگان معروف از سالن تئاتر بولشوی و همچنان به تور. در اکثر موارد، آن تور در جنوب هستند، در روستوف-نا-دونو و دیگر شهرستانها عمده جنوبی. نه گرسنه وجود دارد، در مرکز روسیه، عمومی موفق تر است و در خرید بلیط کنسرت کم نیست. Ruslanova را بدست آورده به خوبی، ظرفیت عظیم خود را برای کار، آن را می توانید کنسرت هر روز به مدت یک ماه تمام است.

در طی این مدت، آغاز مجموعه معروف خود را از نقاشی ها، کتاب های کمیاب، عتیقه جات و جواهرات. دختر دهقان فقیر است، یک یتیم، هرگز تا به حال نه خانه اش، و نه دستمزدی معقول، به طور ناگهانی بانوی ثروتمند می شود، به زیبایی و لباسهای گران قیمت، میزبان مهمان نواز، همیشه سخاوتمندانه آنها را با مهمانان متعدد Nauminym آپارتمان مسکو (در معافیت بین تور) درمان می شود.

افزایش به ارتفاع از محبوبیت

در سال 1929، او مربوط آشنایی او با Mihailom Garkavi، هنرمندان معروف و چه امروز که می گویند، یک مدیر هنری حرفه ای است. در آن زمان فعالیت کنسرت Ruslanova تبدیل به یک جدی، در زبان مدرن، کسب و کار نشان می دهد، که به شدت نیاز به یک سازمان صالح. او یک مرد نیاز مانند Garkavi، و این که، به نوبه خود، مانند یک ستاره به عنوان Ruslanova، در افق خود را دارد. آنها هر دو به یکدیگر نیاز دارند، و بنابراین تصمیم گرفته اند برای پیوستن به در زن و شوهر، رسیدن به یک اتحاد خلاق و حیاتی است. Naumin به درستی درک و با لیدیا دخالت نمی کنیم. آنها مسالمت آمیز را طلاق داد.

تحت رهبری Garkavi فعالیت کنسرت تور Ruslanova در 30S کردم بزرگترین دامنه، آن را تبدیل به یک خواننده واقعا عموم شناخته شده است. فروش، ثبت سوابق او. Ruslanova پس از آن در هر خانه، که در آن یک رکورد گرامافون آن است که اغلب در رادیو همه اتحادیه پخش وجود دارد به صدا درآورد.

یکی انتقال چنین شنیده و در تبعید فئودور شالیاپین زندگی می کردند. او خوشحال با استعداد خوانندگی داد و صدای بود، داد و Lidii Andreevne تبریک صمیمانه من.

برای همه شهرت او، از او یک "دادگاه" خواننده استالین نیست، به عنوان بسیاری از خوانندگان شناخته شده از زمان. من رویدادهای رسمی و کنسرت قبل از parthoznomenklatury نمایندگان را دوست ندارم. به طور گسترده ای برای سخن گفتن جسورانه خود را ابراز شده توسط خود استالین، هنگامی که در یک کنسرت در کاخ کرملین، که از آن غیر ممکن است برای رد شد، رهبر او را به جدول خود دعوت کرد و ارائه به خرید میوه شناخته شده است. در آن لیدیا آندروا گفت که او خودش بود گرسنه نیست، اما هموطنان او را از منطقه ولگا، که گرسنه هستند، تغذیه آن خوبی خواهد بود. سپس این ترفند پیامدهای فوری خود را داشت، اما، همانطور که می دانید، "رهبر همه مردم" هیچ چیز را فراموش کنید و هر چیزی هر کسی ببخشد.

او با مردم خود در تمام آزمون بود

Ruslanova ها Lidiya Andreevna، بیوگرافی، داستان زندگی است که ما مورد مطالعه، جدایی ناپذیر در ذهن مردم ما (حداقل نسل های قدیمی تر) از زمان جنگ است. جنگ برای Ruslanova، به عنوان برای تمام مردم روسیه، و در نهایت بزرگترین آزمون بردباری و قدرت فیزیکی تبدیل شد، و در همان زمان هویت خود را به رتبه نماد ملی برداشته شده است. فداکارانه، کار فداکارانه او در طول تمام سال های جنگ برای همیشه در حافظه مردم باقی مانده و حافظه دیگر نمی تواند پاک کردن هر گونه مقامات فراموشی و نه سال حبس، و نه تحولات پس از جنگ جدید در هنر و زندگی خود.

تصویر Ruslanova، انجام خط مقدم از این آهنگ برای سربازان به مرحله ساز در قالب یک بدن "کامیون" با طرف خورده است، در آسمان بیش از مسکو آغاز شد در حافظه نسل از همان فال نشانه ای از جنگ، مانند بالن، پرتوهای عبور از سرشلغتس یا "خارپشت" ضد در یک خیابان شهرستان. احتمالا هیچ یک از هنرمندان آن زمان مقابل انرژی زیادی را نمی دهد، به عنوان صدها نفر از هزاران کیلومتر در جاده ها که در خط مقدم از چهار سال جنگ به عنوان Ruslanova تصویب نشده است. که او افتخار مارشال ژوکوف تا 2 داده شد، 1945 کنسرت بر روی پله های پارلمان آلمان از بین برد در برلین. و قوانین با برخی از نقطه بالاتر از نظر، این است که خود جنگ به او کمک کرد، چهل و دو، سه بار ازدواج کرده بود، زنان درست است، عشق تا زمانی پیش بینی شده خود را پیدا کنید.

در سال 1942، او در اولین سپاه پاسداران سواره نظام را به فرماندهی ژنرال ولادیمیر کریوکوف از سرباز سواره نظام سبک اسلحه شجاع سابق جنگ جهانی اول، سواره نظام قرمز جنگ داخلی بی باک و در نهایت، به طور کلی از جنگ بزرگ میهنی سفر کرد. شما می توانید کلمات Mihaila Bulgakova می گویند که عشق آنها را به عنوان به طور ناگهانی به عنوان یک قاتل با یک چاقو در کوچه حمله کردند. عشق خود را به سرعت در حال توسعه است که به تنهایی به آنها موافقت به ازدواج وقتی اولین بار ملاقات کرد.

مایکل Garkavi سخاوت نشان داد و پا به کنار، باقی مانده یک دوست خوب لیدیا Andreevna تا پایان روز او. او خودش را یک همسر فداکار به عمومی کریوکوف و مراقبت مادر خوانده از پنج دختر خود مارگوت، که مادرش قبل از جنگ مرده بود تبدیل شد.

مورد جایزه

ها Lidiya Andreevna Ruslanova، بیوگرافی و آهنگ که تا به وضوح هویت واقعی خود را و شخصیت های ملی روسیه نمایش داده شده، یکی دیگر از مصیبت وحشتناک پس از جنگ رنج می برد، اما آزادی خود را برای چند سال از دست داد. چگونه این اتفاق افتاد؟ بر خاست وجود دارد را به یک توپ تنگ از یک گره بزرگ از تناقض انباشته برای چندین دهه، از آن شده است "سون" قدرت استالینیستی دیکتاتوری با تمام بی رحمانه و عزم و اراده آن است.

این تناقض چیست؟ اول از همه، بین خود نما، اعلام کرد در اصلی نگرش ایدئولوژیک برابری همه شهروندان شوروی و نابرابری آشکار خود را در واقع، ایجاد فرصت های برای حزب، نخبگان اقتصادی و نظامی کشور را به خود غنی سازی و برای اطمینان از استاندارد زندگی است چند دستور بالاتر از توده اصلی شهروندان است. پس از جنگ، این تناقض فریاد شد، چرا که ژنرال اتحاد جماهیر شوروی پس از پیروزی خود را تثبیت ثروت عظیمش، گرفتار در اختیار مقامات اشغالگر در آلمان و شرق اروپا. آثار گرانبها از هنر، عتیقه جات، جواهرات شروع به پر کردن کلبه و آپارتمان تعداد زیادی از افسران شوروی و ژنرال، از جمله فرماندهان نظامی ارشد. من از این قاعده مستثنی بود و عمومی کریوکوف، با یک نقش مهمی در تجمع ژنرال ثروت چند آن را بازی ها Lidiya Ruslanova با ارتباطات گسترده خود را در میان هنرمندان و درک خوبی از ارزش بالقوه یک چیز است.

در ابتدا، استالین و نزدیک ترین محیط های سیاسی خود را با آن دخالت ندارد، و حتی تشویق عمل، اما این تنها یک تاکتیکی نابغه حرکت باف سیاسی نازک بود. مشاهده (توسط سرویس های امنیتی)، مانند بیش از حد رشد ژنرال شوروی تجملات بی شماری، او دست خود را در پیش بینی از قادر بودن به آنها شارژ با فساد اخلاقی و غنی سازی غیر قانونی مالیده. پس از همه، او در نزد یک توطئه علیه وی و دولت وی پاچه. و این ترس ها و تاسیس شده اند. بسیاری از فرماندهان جنگ گذشته می تواند سرکوب قبل از جنگ استالین را ببخشند، او به عنوان فردی از شکست فضاحت بار در دو سال اول جنگ گناه، ما سعی به از ترس مداوم از سقوط ناپاک از رهبر خلاص شوید. اما برخی از آنها خود را به خطر بیافتد، مصرف در مقادیر جایزه و آن را اغلب دور زدن حتی روش های رسمی بسیار وفادار است. و استالین شکست نیست را به استفاده از آن است.

یک گروه بزرگی از ژنرالها و افسران در پاییز سال 1948، بازداشت شدند عمدتا با توجه به تعداد از هموطنان مارشال ژوکوف وقتی که او نیروهای اشغالگر تیم خود را در آلمان بود. در میان آنها ولادیمیر کریوکوف بود. در یک روز با او دستگیر شد و در تور در Kazan ها Lidiya Ruslanova (و همچنین دو نفر از همراهی و سرگرم کننده او، پس به صحبت می کنند، "شرکت").

«خداوند عطا کند تا کشور خود را به شما لگد نمی ... سوسک شکن"

چه ها Lidiya Ruslanova متهم شد؟ شرح حال و آثار آن تا روشن بود، و به همین منشاء پرولتری، که به نظر می رسد زیادی به آن، ادعا می کند پس از آن بدنام "ارگان" باید نبوده است باشد. بنابراین، علاوه بر هزینه های استاندارد از تبلیغات ضد شوروی، او از سوء استفاده از اموال جایزه متهم شده بود. که در آن "تشنگی auknulos برای لوکس، که در ابتدا تشویق رژیم استالینیستی خود را، و سپس در حساب خود و مجازات خود را دارد، حتی اگر مخالفان خیالی است.

اما مهمتر از همه، محققان به دنبال - آن را تحت بررسی مارشال ژوکوف تصریح شده است. او هدف اصلی از این رویداد در مقیاس بزرگ بود. به اعتبار آن، Lidii Ruslanovoy باید گفت که او با عزت رفتار و برای مقابله وجدان رفته است. همان را می توان در مورد General کریوکوف، که در کا گ ب زندان بازداشت به همان اندازه که چهار سال شکنجه شده بود، و تنها در اوایل 50S تا 25 سال زندان محکوم شد گفت.

Lidiyu Ruslanovu توسط حکم ولی مقادیر اسیر شده است، و محروم از تمام اموال که بیش از سی سال کار سخت بر روی صحنه انباشته شده است. او کشف و ضبط یک مجموعه ای از نقاشی های هنرمندان روسیه (سپس آن را بازگردانده شد)، مبلمان، عتیقه جات، کتاب های کمیاب، و بالاتر از همه، یک جعبه از الماس، که او از زمان انقلاب جمع آوری شده. به منظور بازیگران حبس تا او و همسرش را عمومی کریوکوف، به جز برای مقالات استاندارد از قانون جزا از RSFSR 58-10 "تبلیغات ضد شوروی"، آن را قانون بدنام "در سنبلچه" در تاریخ 7 فوریه 1932، که سرقت به عنوان یک فعالیت ضد انقلابی واجد شرایط استفاده شد .

پنج سال ها Lidiya Ruslanova از صحنه ناپدید شد. هر اشاره ای به نام او در مطبوعات و در رادیو و تلویزیون متوقف شده است. شایعه ناپسندیده شروع به گسترش در جامعه ای که Ruslanova و همسرش گرفته اند "برای خرت و پرت." در همین حال او در این سال به سر برد، در ابتدا تحت Ozerlag Taishet، و پس از آن معروف ولادیمیر مرکزی (سعی کردم یکی از نگهبانان اردوگاه که انصراف که Ruslanova و کمپ منجر تحریک شوروی نوشت).

پس از مرگ استالین و بریا تعصب دوباره یک موقعیت مهم ژوکوف سوال از یک محاکمه مجدد کریوکوف و Ruslanova مطرح را اشغال کند. زن و شوهر اول از میلیون ها زندانیان گولاگ بازسازی شد. آنها به مسکو در سال 1953 بازگشت.

نتیجه

پس از آزادی Ruslanova زندگی می کردند 20 سال دیگر، باقی مانده را برای 14 سال از شوهرش، و از اثرات شکنجه بازیابی نیست. او به صحنه بازگشت، او تور دوباره خوبی به دست آورده. با تمام این او باقی ماند، چون به دور از جهت کلی از توسعه موسیقی شوروی، او به دنبال برای مدرن کارنامه خود ادامه داد: برای انجام در لباس محلی و سنتی. خیلی ها در آن سبک او به نظر می رسید کهنه، اما Ruslanova درست به خودی خود و ابدی خود باقی ماند، در حال حاضر تبدیل روشن، هنر مردمی عمیق است.

معنی آن برای امروز نام روسی - Ruslanova ها Lidiya Andreevna؟ بیوگرافی، فیلم شناسی فیلم های کوتاه محدود خود، یک تصویر کامل از استعداد خود را، در مورد درجه از محبوبیت در میان مردم در زمان خود نمی دهد. اما یک رکورد است که آن را نگه داشته صدای بزرگ، سبک منحصر به فرد از عملکرد وجود دارد. گوش دادن به آنها، خواننده. و اگر شما را در قلب خود را به "رشته روسی" بسیار تورگنیف در "خوانندگان" او اشاره شد، آنها قطعا به صدای Ruslanova پاسخ خواهد داد.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.delachieve.com. Theme powered by WordPress.