تشکیلعلم

توابع فلسفه

محققان مختلف عملکردهای متفاوت از فلسفه را تشخیص دهد. بسیاری از آنها. نظر اکثر توابع زیر فلسفه شناخته شده است.

جهان بینی - فلسفه توانایی علم برای توصیف تصویر از جهان و ترکیب دانش علوم مختلف، و شیوه های هنر است. این است که توسط رویکرد انتزاعی و نظری به توضیح جهان مشخص می شود. در این رابطه خود فلسفه متفاوت طبیعت دوگانه، در گرانش، یا علم و یا یک شبه آشکار می شود.

روش - است که برای شناسایی بهترین راه برای رسیدن به اهداف خاص، مانند ساخت و ساز از دانش علمی، عمل اجتماعی و یا ایجاد زیبایی. اشاره به چنین روش و اصول عمل، که تمایل به اساسی و خاص نمی باشد. روش تاریخی مربوط به چنین روش. تابع فلسفه تا حد زیادی در روشن محتوای اصول اساسی علم و عمل است.

فلسفه نظریه روش های معمول، و همچنین مجموعه ای از روش شناخت که مشترک به علم در برخورد با دانش از جهان حمایت می کند.

انسانی - به نظر می رسد کاملا به وضوح و به مردم اجرا با دقت بسیار. فلسفه نامیده می شود به توجه به مردم است. بنابراین، آن را خود را به روش کاملا علمی محدود نمی کند، و همچنین روش های اخلاقی و زیبایی شناختی به طور گسترده ای استفاده می شود.

عملی - نگرانی برای رفاه مردم، این است که اخلاق است.

پیش آگهی - فرموله یک فرضیه از روند کلی توسعه ماده، عالم اندیشه، مرد. پیش بینی احتمال با درجه افزایش می دهد به که فلسفه است بر دانش علمی است.

انتقادی - مربوط به رشته های دیگر، و به خود فلسفه. از آنجا که اعتبار دوران باستان از اصول این علم این اصل از قرار گرفتن در معرض از همه شک است. منظور ما نیهیلیسم نه انتزاعی، و انتقاد سازنده، بر اساس نفی دیالکتیکی.

گرایی اخلاقی - در ارتباط با ارزیابی شی آزمون از منظر انواع مختلف ارزش: اخلاقی، اجتماعی، عقیدتی، زیبایی، و غیره

کارکرد اجتماعی فلسفه و نه در محتوا و پوشش جنبه های جامعه چند وجهی است. فلسفه برآورده یک کار دوگانه - برای توضیح زندگی اجتماعی و کمک به بهبود مادی و معنوی آن است. در این راستا، فلسفه حق توسعه از مفاهیم مشترک تثبیت و ادغام جامعه به عهده گرفته است.

هدف آن است که برای کمک به تحقق اهداف و تدوین و فرموله و جهت تلاش مردم برای رسیدن به آنها جمعی. نشاط از مفاهیم فلسفی است که چگونه هر فرد قادر به درک و قبول است تعیین می شود. بنابراین فلسفه با جامع در طبیعت است، باید آن را به هر فرد پرداخت.

کارکرد فلسفه در فرهنگ در تمام سطوح از عملکرد جامعه و افراد آشکار می شود. همه فلسفه ذاتی نقش ها، ویژگی ها و مشخصات به هیچ وجه دلالت بر دخالت علم در فرهنگ و اثر متقابل آنها.

همانطور که توسط نشان داده شده است تاریخ فلسفه در فرهنگ را به اشکال مختلف. فلسفه افلاطون به طور کامل توسط اسطوره نفوذ. روم رواقیون آن را به یک نوع از موعظه اخلاقی تبدیل شده است. در فلسفه قرون وسطی بازیچه الهیات بود. در دوران مدرن آن است که اصل علمی است. فلسفه امروز تبدیل به یک منسجم تکامل یافته نظریه علمی.

تمام توابع از فلسفه دیالکتیکی مرتبط است. هر کدام از آنها، تا حدی شامل بقیه. بسیاری از آنها جدایی ناپذیر، برای مثال، ایدئولوژیک و روش شناختی، روش شناختی و معرفت شناختی، اجتماعی، انسانی، و غیره تنها از طریق یکپارچگی و وحدت از ویژگی های آشکار ماهیت و ویژگی فلسفه به عنوان یک علم است.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.delachieve.com. Theme powered by WordPress.