هنر و سرگرمیادبیات

بازگویی مختصری از "ارواح مرده" فصل

برای بیش از یک قرن و نیم می کند علاقه به آثار شگفت انگیز که نوشت N. V. گوگول ناپدید نمی شوند. "ارواح مرده" (بازگویی مختصری از فصل زیر آورده شده است) - یک شعر در مورد نویسنده روسی مدرن، رذایل و کاستی است. متاسفانه، بسیاری از چیزهایی که در نیمه اول قرن نوزدهم، نیکلای Vasilyevich، هنوز هم وجود دارد، که باعث می شود محصول مربوط به امروز.

فصل 1. مقدمه Chichikov

در مرکز استان NN سوار درشکه دو چرخه دو، که در آن نشسته یک ظاهر عادی نجیب زاده. او در یک رستوران که در آن شما می تواند یک اتاق برای دو روبل اجاره متوقف شد. Selifan، درشکه چی، و جعفری، نوکر، اتاق یک چمدان و یک تابوت، که ظاهر نشان داد که آنها اغلب در جاده بودند به ارمغان آورد. بنابراین شما می توانید بازگویی مختصری از "ارواح مرده" شروع می شود.

فصل 1 خواننده را به بازدید کنندگان - مشاور دانشگاهی Chichikovym Pavlom Ivanovichem. او بلافاصله به اتاق، جایی که او دستور داد شام و شروع به سوال بنده از مقامات محلی و مالکان زمین رفت. روز بعد، قهرمان بازدیدکننده داشته است به همه مسئولان عمده شهرستان، از جمله فرماندار پرداخت می شود. در آشنایی پاول ایوانویچ گزارش برای یک محل جدید اقامت دنبال شود. او ساخته شده تاثیر بسیار خوب است، زیرا او می تواند تملق گفتن و نشان دادن احترام به همه. در نتیجه، Chichikov بلافاصله تعداد زیادی از دعوت به یک مهمانی به فرماندار و دیگر مقامات به چای است.

تفسیر مختصر از فصل اول "دوش مرده" توضیحات در ادامه پذیرش در فرماندار. نویسنده می دهد یک ارزیابی فصیح از بالاتر جامعه شهرستان NN، مقایسه مهمانان از فرماندار با مگس، پوشیدن بیش از شکر پسر. گوگول نیز اشاره می کند که همه مردان اینجا، درست مثل هر جای دیگر، به "نازک" و "ضخیم" تقسیم شدند - به آخرین او در زمان شخصیت اصلی است. وضعیت بی ثبات و اولین ناپایدار است. اما دومی اگر شما واقعا نشستن جایی، چیزی خوب است.

برای شب Chichikov سرانجام در مزیت: او به ملاقات یک مالکین ثروتمند Manilov و Sobakevich و آنها را دعوت به بازدید کردم. سوال اصلی که علاقه مند پاول ایوانویچ در گفتگو با آنها در مورد چگونگی بسیاری از روح آنها بود.

در چند روز آینده این بازدید کننده افسران بازدید و همه ساکنان نجیب مفتون.

فصل 2. Manilow

این بیش از یک هفته صورت گرفت، و در نهایت تصمیم گرفت به دیدار Chichikov و Manilov Sobakevich.

بازگویی مختصری از فصل 2 از "ارواح مرده" با ویژگی های شخصیت بنده شروع می شود. جعفری کم حرف بود اما دوست داشتم به خواندن. با این حال او هرگز برهنه و در سراسر بوی متمایز آن است، که ناشی از نارضایتی Chichikov میپوشید. بنابراین نویسنده از آن می نویسد.

اما به قهرمان. او سفر زیادی قبل از شما گرفتار دید Manilow املاک. خانه ارباب دو طبقه به تنهایی بر روی چمن تزئین ژوراسیک ایستاده بود. او با درختچه ها، تخت گل و حوض احاطه شده بود. توجه خاص به عمارتهای تابستانی "معبد بازتاب انفرادی" کتیبه عجیب و غریب کشیده شده است. خانه های دهقانی نگاه خاکستری و در حال اجرا.

بازگویی مختصری از "ارواح مرده، در ادامه به توصیف میزبان نشست و مهمان. لبخند Manilow بوسید پاول ایوانویچ و دعوت به یک خانه که در داخل آن نیز به عنوان کل املاک مجهز نیست. بنابراین، یک صندلی ایستاده بود توسط نصب نشده، و در پنجره در دفتر استاد سخنرانی اسلاید خاکستر از لوله. صاحب ملک همه خواب برخی از پروژه هایی که به ثمر نرسیده است. در همان زمان من متوجه نشدم که کشاورزی خود را به طور فزاینده ای به فروپاشی حال سقوط است.

به خصوص گوگول Manilow اشاره رابطه با همسر خود: آنها cooed، تلاش در تمام به لذت به یکدیگر. مقامات از شهرستان زیبا ترین مردم خود بودند. و آنها فرزندانشان به نام عجیب و غریب از باستان و شام همه در تلاش بودند تا نشان فضل و دانش خود را داد. به طور کلی، صحبت کردن در مورد صاحب ملک، نویسنده بر ایده زیر است: از ظاهر میزبان خارجی شیرینی بسیار آمد، که برداشت اول از درخواست تجدید نظر خود را به سرعت تغییر کرده است. و به نظر می رسید در پایان جلسه که Manilow - در میان. این ویژگی می دهد نویسنده این قهرمان.

اما اجازه دهید ما در کوتاه ترین بازگویی ادامه خواهد داد. ارواح مرده به زودی موضوع گفتگو و مهمان Manilow شد. Chichikov خواست تا او را به فروش دهقانان مرده که برای اسناد Revizskaya هنوز هم ذکر شده بود زنده است. صاحب در ابتدا شوکه شده، و سپس آنها را به مهمان خود را برای یک دلیل داد. او می تواند پول با چنین شخص خوب را ندارد.

فصل 3. کپسول

خداحافظی به Manilov، Chichikov به Sobakevich رفت. اما در طول راه از دست داده، در معرض باران و در حال حاضر تیره آن را در یک روستا بود. جعبه Nastasya - او با میزبان خود مواجه شد.

قهرمان در تخت پر نرم و بیدار شدن از خواب در خواب بودند، دیدم او شستشو لباس. از طریق پنجره او را دیدم بسیاری از پرندگان و خانه های قوی دهقان. فضای اتاق، و رفتار میزبان صرفه جویی و صرفه جویی را نشان داد.

در صبحانه Chichikov، بدون تشریفات بود و شروع به در مورد دهقانان مرده صحبت کنید. Nastasya Petrovna در ابتدا متوجه نیست که چگونه به فروش محصولات وجود ندارد. سپس همه ترس به فروش بیش از حد ارزان بود، گفت که یک چیز جدید برای او. جعبه بود به آسانی به عنوان آن را در ابتدا به نظر می رسید نمی - به فکر به ارمغان می آورد بازگویی مختصری از "ارواح مرده". فصل 3 با مالک زمین Chichikov وعده داده شده برای خرید عسل در پاییز، و شاهدانه به پایان می رسد. پس از آن، مهمانان و میزبان در نهایت به قیمت توطئه کردند و لایحه از فروش این نتیجه رسیدند.

فصل 4. نزاع با Nozdryov

بارش باران شسته جاده به طوری که توسط پرسه زن ظهر در قطب صعود کرد. Chichikov تصمیم به آمدن به کاروانسرا، که در آن او Nozdryov ملاقات کرد. آنها در دادستان عمومی ملاقات کرد، و در حال حاضر صاحبخانه به عنوان اگر پاول ایوانویچ بهترین دوست خود است رفتار. بدون هیچ گونه امکان برای خلاص شدن از قهرمان Nozdryov خلاص او به املاک خود رفت. درباره مشکلات است که از وجود آمد، شما می دانید، اگر شما بازگویی بیشتر مختصری از "ارواح مرده" به عنوان خوانده شده.

فصل 4 خواننده را به صاحب ملک، شهرت به دست آورده و بیداد کن و محرک از رسوایی، بازیکن و صرافان معرفی می کند. "Piggy رو" و دیگر کلمات مشابه در فرهنگ لغت خود رایج است. نه یک جلسه با این مرد مسالمت آمیز به پایان نیست، و بسیاری از افراد آن را، که بدبختی به ملاقات با او از نزدیک حال کردم.

به محض ورود Nozdryov پسر در خود Chichikov منجر و تماشای اصطبل خالی، آشیانه، زمینه است. قهرمان ما احساس سرخوردگی و نا امید شده بود. اما نکته اصلی این بود آمده است. در شام بود نزاع وجود دارد، دریافت پیگیری صبح روز بعد. همانطور که توسط کوتاه ترین تفسیر نشان داده شده است روح مرده آن ایجاد می شود. هنگامی که شروع به صحبت Chichikov به خاطر که به زمینداران رفت، Nozdryov به راحتی به او وعده داده دهقانان غیر موجود است. توسط مهمان فقط نیاز به خرید اسب، ارغنون خود و یک سگ. و صاحب ارائه شده به بازی در صبح در چکرز و روح تبدیل شد تقلب. پاول ایوانویچ کشف آن را نزدیک به شکسته بود. این سخت است برای توصیف او چقدر خوشحالم ظهور در خانه منطقه سروان پلیس که برای دستگیری Nozdryov آمده بود.

فصل 5. خانه Sobakevich

در جاده ها بود مزاحم دیگری وجود دارد. غیر منطقی Selifan این دلیل است که پرسه زن Chichikov نورد با دیگری است، که توسط شش اسب کشیده شد برخورد بود. از هم پاشیدن اسب و جو در زمان بخشی آیند در حال اجرا خارج از مردان روستا. و خود را قهرمان توجه به یک خانم بلوند زیبا نشسته در یک صندلی چرخدار خود جلب کرد.

بازگویی مختصری از "ارواح مرده" توسط گوگول در ادامه به توصیف ملاقات با Sobakevich، که در نهایت صورت گرفت. قبل از چشم قهرمان به نظر می رسد این روستا و خانه بزرگ بود. کلیه پرسش و دوام متفاوت است. و ظاهر و راه رفتن، و رنگ لباس: خود صاحبخانه مثل یک خرس بود. بله، و تمام موارد در خانه مانند یک استاد بود. Sobakevich موجز بود. در شام خوردن زیادی است، اما شهردار پاسخ منفی.

پیشنهاد به فروش روح مرده او در زمان آرامش و بلافاصله با قرار دادن قیمت بسیار بالا (دو روبل و نیم)، به عنوان تمام دهقانان ثبت شده است و هر یک از آنها تا به برخی از کیفیت ویژه. آن را واقعا دوست مهمان نیست، اما او شرایط پذیرفته شده است.

سپس پاول ایوانویچ به Plyushkin، که از Sobakevich دست رفت. با توجه به دومی، دهقانان مثل مگس مرده بود، و قهرمان امیدوار بود به سودآوری آنها را بدست آورد. صحت این تصمیم بازگویی کوتاه ( "ارواح مرده") تایید می کند.

فصل 6. وصله

نام مستعاری است که انسان را از چه کسی Chichikov مسیرهای رسیدن. و به ظاهر از ایلیا آن را کاملا توجیه شده است.

عبور در خیابان های ویران عجیب و غریب، و گفت که یک بار یک اقتصاد قوی وجود دارد، کالسکه در خانه مانور با ناتوانی متوقف شد. در حیاط ایستاده بود یک بودن و با یک مرد کج خلقی. این غیر ممکن بود که فورا جنس و موقعیت خود را تعیین می کند. دیدن کمربند با یک دسته کلید، Chichikov تصمیم گرفت که آن خانه دار بود، و به او گفت به پاسخ مالک. چه جای تعجب بود که او در بر داشت: او با یکی از غنی ترین زمینداران در منطقه مواجه شده است. در ظاهر از الیاس گوگول توجه به چشم تدبیر زندگی می کنند.

بازگویی مختصری از "ارواح مرده" فصل اجازه می دهد تا شما را به علامت تنها ویژگی های اساسی از مالکان که قهرمانان از شعر تبدیل شده اند. Plyushkin توسط این واقعیت است که نویسنده داستان زندگی خود می گوید متمایز است. هنگامی که او خانه دار و مهمان نواز بود. با این حال، پس از مرگ همسرش Plyushkin او ناشی از خست شد. به عنوان یک نتیجه، پسر، ضرب گلوله کشته شد به عنوان پدر من کمک نمی کند پرداخت بدهی. یک دختر فرار کردم و پس از لعن و نفرین، دیگر - مرده است. در طول این سالها، صاحب ملک را به چنین خسیس که تمام زباله برداشت در خیابان تبدیل شده است. او و مزرعه خود را به پوسیدگی تبدیل شده است. گوگول خواستار الیاس "اشک بر بشریت"، که علت آن، متاسفانه، به طور کامل نمی توضیح بازگویی کوتاه است.

روح مرده Chichikov از صاحبخانه برای یک قیمت بسیار مناسب برای خود. کافی است بگوییم Plyushkin که او را از uplachivaniya وظیفه برای یک مدت طولانی آزاد انجام کشاورزان وجود ندارد، او با کمال میل به همه چیز به توافق رسیدند.

فصل 7. اجرای اسناد

Chichikov، که به شهرستان در صبح بازگشت تا در روحیه خوبی به هوش آمد. او بلافاصله با عجله به تجدید نظر در لیست از دوش خریداری شده است. او به ویژه در ابزار ساخته شده Sobakevich علاقه مند بود. صاحبخانه به شرح کامل هر دهقان. قبل از قهرمان به زندگی مانند دهقانان روسی آمده است، در ارتباط است که با او در یک گفتمان در مورد وضعیت اسفبار خود را آغاز میکند. همه ما به یک رویداد تمایل - جلو و بند تا پایان روز او. recollecting خود، پاول ایوانویچ zasobiralsya به خانه برای کاغذ بازی.

بازگویی مختصری از "ارواح مرده" طول می کشد که خواننده را به جهان از مقامات. در خیابان Chichikov Manilow تمام به عنوان یک دلسوز و مهربان را ملاقات نمود،. و در بخش به شادی خود را، او تبدیل Sobakevich. پاول ایوانویچ پیاده روی طولانی از یک اتاق به دیگری، و با صبر و حوصله به هدف از سفر است. وی در پایان رشوه داد، و این موضوع وجود دارد و پس از آن به پایان رسید. یک افسانه قهرمان است که او در حال شکل گرفتن کشاورزان به صادرات در استان خرسون، هیچ کس جواب سوال را مطرح کرده است. در حال حاضر در پایان روز همه آنها به رئیس، جایی که آنها را به سلامت از صاحبخانه جدید نوشید رفت، آرزوی او را موفق باشید و وعده داده شده برای پیدا کردن یک عروس.

فصل 8. وضعیت است تا حرارت

شایعه از خرید عمده به زودی دهقانان پراکنده در سراسر شهرستان، و شروع به در نظر Chichikov میلیونر است. او در طول توجه ارائه شده، به خصوص به عنوان یک قهرمان، به عنوان یک بازگویی مختصری از "ارواح مرده" فصل نشان داده شده است، به راحتی می تواند بر مردم برنده شوید. به زودی، با این حال، غیرمنتظره افتاد.

فرماندار توپ و تمرکز داد، البته، پاول ایوانویچ بود. حالا هر کس می خواست او را لطفا. ناگهان قهرمان را دیدم که بانوی جوان همان (او دختر فرماندار بود)، که او را در جاده ها از جعبه به Nozdrev ملاقات کرد. او در اولین جلسه مجذوب Chichikov بود. و در حال حاضر تمام توجه به زن شخصیت کشیده شد، خشم آور بانوان دیگر. آنها به طور ناگهانی دیدم پاول ایوانویچ بدترین دشمن.

مشکل دوم، که در آن روز اتفاق افتاده است - توپ سوراخهای بینی آمد و شروع به در مورد چه Chichikov خرید روح از دهقانان مرده صحبت کنید. و اگر چه او می گوید هیچ کس تا به ارزش داده نشده است، پاول ایوانویچ تمام شب احساس ناراحت کننده و قبل از موعد مقرر به اتاق خود بازگشت.

جعبه پس از خروج از تمام مهمان تعجب اگر او تا به حال یک معامله بد است. صاحب ملک خسته تصمیم به رفتن به شهرستان به پیدا کردن چقدر کشاورزان در حال حاضر مرده فروش می رسد. عواقب ناشی از این خواهد فصل بعد (بازگویی مختصر او) بگویید. "ارواح مرده" توسط گوگول در ادامه به توضیح بد شروع به توسعه حوادث برای شخصیت اصلی است.

9 سر. Chichikov در مرکز یک رسوایی

صبح روز بعد دو خانم ملاقات کرد: یک - فقط خوب، از سوی دیگر - دلپذیر در تمام جهات. آنها مورد بحث آخرین اخبار، مهم ترین که جعبه داستان بود. اجازه دهید آن را بازگویی بسیار کوتاه را (روح مرده مستقیم مربوط می شود).

با توجه به مهمان، بانوی اول، Nastasya در خانه دوست خود ایستاده بود. چیزی او او گفت که چگونه مسلح پاول ایوانویچ شب به املاک آمد و شروع به تقاضای او را به فروش روح مرده است. بانوی دوم اضافه شده که خرید مشابه شوهرش شنیده Nozdryov. پس از بحث از این حادثه، زن تصمیم گرفت که این همه تنها یک پوشش است. هدف واقعی Chichikov - به ربودن دختر فرماندار. سپس آنها حدس خود را به اشتراک گذاشته با دادستان وارد اتاق شد و به شهرستان رفت. به زودی همه ساکنان را به دو نیمه تقسیم شدند. خانم مورد بحث از ربوده شدن نسخه، و مردان - خرید روح مرده. فرماندار دستور داد بندگان به آستانه Chichikov مجاز نیست. اما مقامات در رئیس پلیس جمع شدند و سعی برای پیدا کردن توضیح برای آنچه اتفاق افتاده.

10 سر. داستان Kopeikin

ما را از طریق گزینه های بسیاری از که می تواند پاول ایوانویچ الک. ناگهان، رئيس پست گفت: "کاپیتان Kopeikin» و داستان زندگی یک مرد مرموز، که در حال حاضر هیچ چیز نمی دانم می گفت. او و ادامه خواهد داد تا مختصر بازگویی فصل 10 از "ارواح مرده".

12 ساله Kopeikin جنگ در دست ها و پاها از دست داده است. سود خود را می تواند، نیست و در نتیجه به پایتخت رفت و به درخواست کمک از یک پادشاه نیز می باشد. در سنت پترزبورگ، متوقف در یک مسافرخانه، کمیسیون پیدا شده است، و برای پذیرش صبر کردم. نجیب زاده متوجه بلافاصله از کار افتاده و یادگیری در مورد مشکل خود و توصیه به رفتن در چند روز. دفعه بعد مطمئن باشید که به زودی همه چیز حل خواهد شد و قطعا منصوب خواهد بازنشستگی. و در جلسه سوم طوری که هیچ چیز Kopeikin سر و صدا و از شهرستان اخراج شد. هیچ کس دقیقا دانست که در آن غیر فعال گرفته شد. اما هنگامی که Ryazanschine یک باند سارق مسلح وجود دارد، همه تصمیم گرفت که رهبر آن - هیچ یک دیگر از ... بیشتر همه مقامات موافقت کردند که Chichikov نمی تواند Kopeikin: او و دست و پا در محل. کسی پیشنهاد کرد که پاول ایوانویچ - ناپلئون. کمی بیشتر به حدس و گمان، مقامات ترک کرد. دادستان به خانه آمد و شوک درگذشت. در این بازگویی مختصری از "ارواح مرده" به پایان می آید.

همه این است که به سرزنش رسوایی در حالی که نشسته در اتاق، و بیمار که هیچ کس بازدیدکننده داشته است شگفت زده شد. احساس کمی بهتر است، او تصمیم گرفت تا برای یک سفر بروید. اما والی پاول ایوانویچ را ندارد، و بقیه است که به وضوح اجتناب از جلسه. علامت گذاری به عنوان توضیح داد از ورود به هتل Nozdryov. او بود که گفت که Chichikov در آماده سازی از آدم ربایی و جعل و تقلب از اسکناس متهم کرد. پاول ایوانویچ بلافاصله دستور داد پتروشکا و Selifan آماده به ترک در صبح زود.

فصل زندگی 11. تاریخچه Chichikov

با این حال، قهرمان بیدار بعد از برنامه ریزی. سپس Selifan گفت که نیاز به اسب کفش. در نهایت سوار جاده و ملاقات مراسم تشییع جنازه - دادستان مراسم تشییع جنازه. Chichikov پشت پرده مخفی می کردند و مخفیانه رسمی در نظر گرفته. اما آنها حتی نمی متوجه. در حال حاضر آنها در مورد چیز دیگری مراقبت: چه خواهد بود جدید فرماندار کل. در پایان، قهرمان تصمیم گرفت برای ملاقات در مراسم تشییع جنازه - خوب بود. و کالسکه به جلو رفت. و نویسنده به ارمغان می آورد داستان زندگی پاول ایوانویچ (از این پس او بازگویی مختصر). ارواح مرده (فصل 11 به عنوان نشان داد) به ذهن می آیند شانس Chichikov.

Pavlusha دوران کودکی سختی خوشحال است. مادر فوت جوان، و پدر او اغلب مجازات شوند. سپس Chichikov پدر پسر خود را به مدرسه شهر را گرفت و از چپ به با خانواده زندگی می کنند. هنگامی که از هم جدا شدیم، او برخی از مشاوره داد. معلمان به لطفا. به دوستان تنها با همکلاسی های غنی است. هیچ کس به درمان، و ترتیب همه چیز به طوری که بسیاری تحت درمان قرار گرفتند. و از همه مهمتر - به مراقبت از مقدار زیادی از پول. Pavlusha تمام احکام پدر خود را برآورده. به کنار نیم روبل در فراق زودی درآمد خود اضافه شده است. معلمان رام سعی و کوشش: یکی نمی تواند در کلاس نشستن در اطراف، به عنوان او. و اگر چه یک گواهی خوب، کار از پایین آغاز شده است. علاوه بر این، پس از مرگ پدرش یک میراث از یک خانه ضعیف و ناتوان است Chichikov در هزار به فروش می رسد، و بندگان ارث برده است.

ورود به خدمات، پاول ایوانویچ نشان داد تعصب و غیرت باور نکردنی: او کار می کرد به مقدار زیادی، در دفتر خوابید. این همیشه بزرگ نگاه کرد و catered به همه. هنگامی که او رئیس یک دختر داشت، او شروع به مراقبت از او، و سپس حتی به عروسی رفت. اما به محض Chichikov مطرح شده، او را از سر به آپارتمان دیگر نقل مکان کرد، و تعامل به زودی به نوعی فراموش شده. این سخت ترین گام در راه به هدف بود. قهرمان رویای ثروت بزرگ و جایگاه مهمی در جامعه است.

هنگامی که مبارزه علیه رشوه خواری، پاول ایوانویچ حالت اول ساخته شده بود. اما همه من با منشی و کارمندان انجام داده اند، چرا که او خالص باقی مانده و به دست آورده شهرت به عنوان رهبری. از آنجا که این می تواند به ساختمان متصل - به جای ساختمان های برنامه ریزی شده از مقامات، از جمله قهرمان، خانه های جدید وجود دارد. اما در اینجا Chichikov در انتظار یک شکست: ورود یک رئیس جدید و موقعیت محروم و وضعیت.

حرفه شروع به ساخت از ابتدا. به طور معجزه آسایی به آداب و رسوم کردم - محل پر برکت. با توجه به سرعت و خشوع بسیار به دست آورد. اما پس از آن با یک دیگر، یک افسر (با هم آنها را با قاچاقچیان برخورد) افتاد، و او انصراف نوشت. پاول ایوانویچ دوباره با هیچ چیز باقی نمانده بود. او موفق به پنهان کردن تنها ده هزار نفر اما دو بندگان.

از این وضعیت باعث دفتر وزیر امور خارجه، که در آن Chichikov در بدهی سرویس جدید حال به وام مسکن املاک و. هنگامی که ما در حال صحبت کردن در مورد تعدادی از کشاورزان، این مقام گفت: "درگذشت، و لیست از مردان ثبت نام هنوز هم ذکر شده است. برخی خواهد شد، کشورهای دیگر - همه به علت خوب ". پس از آن بود که فکر به خرید ارواح مرده. ثابت کنیم که هیچ کشاورزان دشوار خواهد بود: Chichikov آنها را برای صادرات به دست آورد. برای انجام این کار در پیش است، و زمین به دست آورد در استان Kherson ارسال. یک هیات امنا برای هر محاسبه در هر صد روبل خواهد شد. در حال حاضر و دولت است. به طوری که خواننده قصد از شخصیت و ماهیت همه اقدامات خود را نشان می دهد. چیز اصلی - مراقب باشید، و موفقیت. پرسه زن عجله در، و Chichikov، که دوست را به درایو سریع، فقط لبخند زد.

داستان در مورد ماجراهای قهرمان خود نویسنده نتیجه استدلال در مورد روسیه، که، مانند سه، عجله جایی پیش رو است. این بازگویی مختصری از "ارواح مرده" گوگول است.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.delachieve.com. Theme powered by WordPress.